آخرین اخبار
کد مطلب: 113624
دولتمردان در سال 94 / چرا درخت دولت ميوه نمي دهد؟
وعده هاي محقق نشده دولتمردان در سال 94 / چرا درخت دولت ميوه نمي دهد؟
تاریخ انتشار : 1394/12/27
نمایش : 5223
ترديدي نيست که دولتمردان بهتر از هر کسي مي‌دانند که براي معيشت مردم کمترين کاري نشده و اخيرا سطح مشکل و فقدان گفتمان اقتصادي دولت يازدهم، در حد توزيع روزانه چند هزار وعده غذا در فلان استان فروکاسته شده است
به گزارش خبرنگار سلام لردگان به نقل از خبرنگار شبکه اطلاع رساني راه دانا؛ «من تقريبا در بيشتر سال‌هاي اقتصادي کشور بوده‌ و شرايط را ديده‌ام، هيچ سالي به سختي سال 94 نبود. در اين سال فروش 2 ميليون بشکه‌اي نفت به يک ميليون بشکه کاهش يافت و نفت 100 دلاري 30 دلار شد. جور کردن حقوق کارمندان دولت در کنار پرداخت يارانه‌ها کار دشواري بود... براي حقوق کارمندان دولت بايد فکري بکنيم.  در اسفند ماه براي پرداخت حقوق کارمندان وزارت نفت وام بانکي گرفتيم.» آنچه خوانديد، سخنان تلخ و البته غيرواقعي معاون اول رئيس جمهور، جناب آقاي جهانگيري است که دو روز قبل در نشست شوراي عالي(!) پيشکسوتان اتاق بازرگاني بيان شده بود. اين سخنان از آن روي عجيب است که تنها يکسال قبل، دولتمردان دقيقا خلاف آن را اظهار داشته بودند و از آن رو غيرواقعي است که در سال‌هاي پس از جمهوري اسلامي، به دليل دشمني‌هاي دشمنان هميشگي نظام اسلامي و به ويژه آمريکا و نيز به دليل سياست‌هاي غلط و يا تقليد از نسخه‌هاي بانک جهاني و صندوق بين‌المللي پول و سازمان ملل و ... در دوره‌هاي مختلف - به ويژه در دوره کارگزاران سازندگي- کشور روزهاي بسيار سختي را پشت سر گذاشته که اين روزها در برابر آنها، روزگار خوش قلمداد مي‌شود. اما راز اين سخنان جهانگيري چيست، سال قبل مسئولان در چنين روزهايي چه گفته بودند و چرا اکنون سعي در تيره نماياندن اوضاع اقتصادي کشور مي‌شود؟ا

 

1- بيستم اسفند سال 93 بود که محمدباقر نوبخت به خبرنگاران گفت:«پيش‌بيني رشد 2/5 درصدي اقتصاد در سال 94 را داريم. ما مي‌توانيم براي سرمايه‌گذاري براي سال آتي رشد ۴ درصدي را تعريف کنيم.» اين پيش‌بيني، به ظاهر بسيار خوشايند بود و در آن هيچ خبري از گلايه‌هاي امروزي برخي دولتمردان همچون جهانگيري نبود. نوبخت البته قيمت  نفت را هم خيلي جالب و دقيق پيش‌بيني کرده بود: «قيمت نفت در بودجه برخي کشورها 80، 73، 65 و 60 دلار پيش‌بيني شده است، تعدادي از مراکز تحقيقاتي در عرصه بازار نفت پيش‌بيني کرده‌اند که سال آينده قيمت نفت 82 يا 83 دلار باشد. به همين دليل ما نيز در بودجه سال آينده قيمت نفت را حدود 72 دلار پيش‌بيني کرده‌ايم» مي‌بينيد که دولت 72 دلار را عدد منطقي و معقولي براي قيمت نفت مي‌دانسته  و آن را مبناي برنامه‌ريزي‌هاي خود قرار داده است. اما امروز نفت چه قيمتي دارد!؟ کمتر از سي دلار! به جز نوبخت و پيش‌بيني تاريخي او با انحرافي حدودا 50 دلار، وعده رئيس جمهور براي سال 94 هم در جاي خود فراموش ناشدني است. ارديبهشت امسال بود که رئيس جمهور با قاطعيت وعده داد که امسال سال رونق اقتصادي است.اين وعده بازهم توسط رئيس جمهور تکرار شد تا روزي که 4 وزير کابينه نامه خود را که در آن از خطر تبديل رکود به بحران سخن رفته بود،علني کردند! اکنون بايد پرسيد آيا مردان دولت يازدهم، از پيش‌بيني وقايع اقتصادي براي چند ماه هم عاجزند!؟


2- اين پيشينه و عقبه کارشناسي دولتمردان، خطرات جبران‌ناپذيري براي اقتصاد کشور و لاجرم براي معيشت و سرمايه مردم به دنبال داشته و خواهد داشت. طبيعتا مردم براساس آنچه دولتمردان براي آنها برنامه ريخته‌اند زندگي خود را تنظيم کرده و براي يک سال اقتصادي برنامه‌ريزي مي‌کنند. اما درست در نيمه راه و  يا از همان اوايل با فضايي کاملا معکوس مواجه مي‌شوند! نتيجه محتوم و غيرقابل انکار چنين وضعي چيست!؟ نابودي سرمايه‌هاي مردم در برزخ بي‌تدبيري و بي‌اطلاعي کساني که نام خود را کارشناس و مدير برنامه‌ريزي اقتصادي مي‌نامند. نتيجه‌اي شبيه آنچه در بورس رخ داد و به زيان حدود 200 هزار ميلياردي مردم و سرمايه‌گذاران منجر شد! يا شبيه آنچه بر سر صنعت ساختمان و صنايع وابسته به آن آمد و در نتيجه تصميمات نادرست و کاملا ضد ملي جمعي اندک در وزارت راه و مسکن، از يکسو اميد مردم از خانه‌دار شدن نااميد شد و از سويي هزاران فرصت شغلي از بين رفت و در عين حال ميلياردها تومان و دلار سرمايه‌اي که در آن صنايع به کار گرفته شده بود، با زيان هنگفت سرمايه‌گذاران، راکد و متوقف شد! همه اينها در حالي است که دولت يازدهم عليرغم گذشت بيش از سي ماه از فعاليت خود، هنوز يک برنامه يک برگي در موضوع مسکن ارائه نکرده و موضوعي به اسم مسکن اجتماعي در حد يک حرف خالي از محتوا باقي ماند!


3- جهانگيري در حالي امسال را سخت‌ترين سال اقتصادي جمهوري اسلامي مي‌نامد که در همين سال فتح‌الفتوح برجام رخ داده است! فتح‌الفتوحي که به گفته انديشمندان بزرگ دولتي همچون اکبر ترکان و زيبا کلام و ... هر يک‌روز تا خبر در دستيابي به آن، ميليون‌ها دلار  و ريال به اقتصاد ايران زيان وارد مي‌کرد! اکنون بايد از آقاي جهانگيري و از آن انديشمندان پرسيد کدام يک از آن حرف‌ها درست است!؟ زيان روزانه کذايي يا عسرت و سختي اقتصادي!؟ هر دو حرف که از يک آبشخور فکري و سياسي بيان مي‌شود، پس چرا آنقدر با هم تفاوت و در اصل تناقض دارد!؟
آقاي جهانگيري در حالي سال 94 را سخت‌ترين سال اقتصادي مي‌داند که جناب روحاني رئيس جمهور محترم از برجام به عنوان يک آفتاب درخشان ياد مي‌کنند که مردم هم نتايج آن را لمس مي‌کنند!


4- اين سخنان در حالي بيان مي‌شود که اوضاع اقتصادي مردم در سالي که گذشت نه تنها تعريفي نداشت،که بي‌شک و براساس آمار، بخش زيادي از قدرت خريد مردم کاهش پيدا کرده بود و براساس آمار رسمي، قيمت‌ها در مهمترين مايحتاج مردم -همچون لبنيات،گوشت، مرغ و...-تا مرز سي درصد هم افزايش داشته است! در چنين شرايطي که به اصطلاح، دولت گلي هم به سر مردم نزده است، معاون اول رئيس جمهور از چه چيزي شکوه و گلايه مي‌کند!؟ چه کار خاصي براي اقتصاد مردم انجام داده‌اند که در اثر آن اين همه سختي و فشار را به زبان آورده‌اند؟! آيا براي اشتغال مردم کاري شده است؟! صرف‌نظر از آمار بيش از يک ميليون شغلي که رئيس جمهور محترم مدعي ايجاد آن شد و حتي آمار مجموعه‌هاي زير دست وي نيز آن را بطور قاطع رد مي‌کند، اتفاق ديگري در حوزه اشتغال افتاده!؟ آيا بيکاري هر 5 دقيقه يک ايراني، سبب اين همه خستگي معاون اول محترم شده است!؟ در حوزه توليد چطور!؟ چند واحد توليدي جديد در دولت يازدهم و مشخصا در سال 94 افتتاح شده است!؟ افتتاح پيشکش، از تعطيلي چند واحد توليدي در سال جاري جلوگيري شد!؟ آيا جز اين است که سونامي تعطيلي واحدهاي توليدي، کمر توليد را شکسته و در عوض طوفان واردات، جايگزين آن شده است!؟يعني دولتمردان به خاطر اين موضوع آنقدر به سختي و زحمت افتاده‌اند و امسال برايشان سال سختي بوده!؟


5- ممکن است برخي ادعا کنند که در‌آمدهاي دولت کم شده و توان سرمايه‌گذاري جديد و يا تزريق نقدينگي به صنايع و کارگاه‌ها را ندارد. در پاسخ بايد گفت اولا دولتمردان مدعي بودند که تنها 25 درصد بودجه و اقتصاد در دولت يازدهم به نفت وابسته است و مابقي آن غيرنفتي و بر همين اساس ادعا مي‌کردند که کاهش قيمت نفت هيچ تاثيري بر اوضاع اقتصادي ندارد! اکنون يا بايد رسما حرف گذشته را پس بگيرند و يا حرف اخير مبني بر سخت بودن سال 94 را! ثانيا در آغاز دولت يازدهم، کل نقدينگي کشور حدود 450 هزار ميليارد تومان بود که اين رقم تنها در عرض سي ماه به رقم وحشتناک 1100 ميليارد تومان رسيده است! دولت يازدهم بايد توضيح بدهد که منشا اين خلق پول کجاست و در کجا هزينه مي‌شود!؟ آيا چنين پولي وجود ندارد!؟ آمارهاي رسمي از صحت اين خبر حکايت دارد. اما مي‌بينيم که دولتمردان رسما از فقدان پول و جيب خالي سخن  مي‌گويند! پس اين تناقض را چگونه مي‌توان حل کرد!؟ آيا جز اين است که سياست‌هاي کارگزاراني، ارکان دولت يازدهم را سيطره کرده و به فربه کردن بانک‌ها و بنگاه‌هاي وابسته و نابودي توليد منجر شده است!؟


6- اما نکته پاياني، چرايي اين اظهارات از سوي معاون اول رئيس جمهور است. ترديدي نيست که دولتمردان بهتر از هر کسي مي‌دانند که براي معيشت مردم کمترين کاري نشده و اخيرا سطح مشکل و فقدان گفتمان اقتصادي دولت يازدهم، در حد توزيع روزانه چند هزار وعده غذا در فلان استان فروکاسته شده است! اکنون اين رفتار، يادآور رفتار دانش‌آموزي است که خود را براي امتحان مهيا نکرده است و براي فرار از شماتت و سرزنش پدر و مادرش، به مبالغه درباره ميزان سختي امتحان مي‌پردازد و مدعي مي‌شود که مثلا اين سخت‌ترين امتحان مدرسه بود و شاگرد اول کلاسشان هم نمره نياورده و ...! ظاهرا دولتمردان هم براي جلوگيري از اعتراضات مردم، سياست فرار به جلو را در پيش گرفته‌اند و مدعي هستند که سال سختي بوده و اگر ما نبوديم تازه خيلي بدتر از  اينها مي‌شد و ...!


اکنون و با همين سياق مي‌توان وزن و اعتبار وعده‌هاي سال آينده دولتمردان را هم سنجيد و عيار آن را معلوم کرد. اينکه سال آينده سال رونق اقتصادي است، سال شکوفايي است، سال اشتغال است و ...، حرفهايي است که شبيه آن را قبلا هم شنيده‌ايم! اسفند 93، اسفند 92 و لابد در اسفند 95 هم خواهيم شنيد! با اين وضع و با پيش‌بيني کارشناسان نزديک به دولت، به نظر مي‌رسد که اين درخت، براي مردم، ميوه‌اي نخواهد داد!

حسين شمسيان

پايان پيام/

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس